جدول جو
جدول جو

معنی ابوسعید بن کثیر - جستجوی لغت در جدول جو

ابوسعید بن کثیر
ولیدبن کثیر. او از ضحاک بن عثمان روایت کند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ کَ)
عبدالله بن کثیر، مکنی به ابوسعید و یا ابوبکر. یکی از قراء سبعه از قراء مکه در طبقۀ دویم. از موالی عمرو بن علقمه الکنانی و او از ابناء فارس یمن است که کسری برای طرد حبشه با کشتی به یمن فرستاد. وفات او به سال 120 ه. ق. بمکه و هم بدانجا مدفون است. (ابن الندیم). و بعض اصحاب رجال کنیت او را ابومعبد دارانی گفته اند. و مولداو هم بمکه در سنۀ 45 ه. ق. بوده است. قرائت او را محمد بن عبدالرحمن مخزومی معروف به قنبل متوفی به سال 291 ه. ق. و ابوالحسین احمد بن محمد ملقب به بزّی متوفی به سال 270 روایت کرده اند. و داری یا دارانی به معنی بویفروش و عطار است و آن شغل پدر او بود
لغت نامه دهخدا